جدول جو
جدول جو

معنی به سر در آمدن - جستجوی لغت در جدول جو

به سر در آمدن
سکندری، با سر افتادن به زمین در اثر گیر کردن پا به چیزی هنگام راه رفتن یا دویدن، لغزش
سکندر، به سر در آمدگی، شکرفیدن، شکوخیدن، اشکوخیدن، آشکوخیدن، اشکوخ، آشکوخ
تصویری از به سر در آمدن
تصویر به سر در آمدن
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از به سر درآمدن
تصویر به سر درآمدن
با سر به زمین خوردن، لغزیدن و بر زمین خوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از به غرش در آمدن
تصویر به غرش در آمدن
غریدن، بانگ مهیب برآوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از به سر در آمدگی
تصویر به سر در آمدگی
سکندری، با سر افتادن به زمین در اثر گیر کردن پا به چیزی هنگام راه رفتن یا دویدن، لغزش
سکندر، به سر در آمدن، شکرفیدن، شکوخیدن، اشکوخیدن، آشکوخیدن، اشکوخ، آشکوخ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از به سر درآمده
تصویر به سر درآمده
لغزیده، کسی که با سر به زمین خورده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بسر در آمدن
تصویر بسر در آمدن
با سر بزمین خوردن، لغزیدن سقوط
فرهنگ لغت هوشیار